شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۷۳۲

۱

هر که او در عشق جانان جان نداد

بوسهٔ خوش بر لب جانان نداد

۲

جود او بخشید عالم را وجود

آشکارا داد او پنهان نداد

۳

جام می در دست و ساقی در نظر

فکر این و آن به آن رندان نداد

۴

چون که مخموری بود دردسری

دردسر ساقی به سرمستان نداد

۵

لایق هر کس عطا او می دهد

ذوق سرمستان به میخواران نداد

۶

بس گران و هم سبک سر بود عقل

جان به عشق او از آن آسان نداد

۷

نعمت الله را به ما داد از کرم

این چنین دادی به هر سلطان نداد

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۳۳

نظرات