
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۷۴۳
۱
هر در که به روی ما گشایند
حسن دیگری به ما نمایند
۲
هر دم به پیالهٔ شرابی
ذوق دگرم همی فزایند
۳
در میکده دلبران عیار
صد دل به کرشمه ای ربایند
۴
رندان مستند و لاابالی
مستانه سرود می سرایند
۵
دیدیم جمال ماهرویان
آئینهٔ حضرت خدایند
۶
بینند همه که ما چه دیدیم
گر پرده ز روی بر گشایند
۷
بزمی سازند هر زمانی
تا سید و بنده خوش برآیند
نظرات