
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۷۴۴
۱
عارفانی که ما به ما جویند
گاه در بحر و گاه در جویند
۲
دیدهٔ روشن خوشی دارند
در همه حال ناظر اویند
۳
نور او را به نور می بینند
وحده لاشریک له گویند
۴
بندهٔ حضرت خداوندند
لاجرم بندگان نیکویند
۵
نقش غیری خیال کی بندند
غیر چون نیست غیر چون جویند
۶
آینه کو هزار می نگرند
همچو ما با هزار یک رویند
۷
بندهٔ سید خراباتند
بندگان تمام آن جویند
نظرات