
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۰۳
۱
خوش در میخانه را بگشاده اند
باده نوشان را صلائی داده اند
۲
در خرابات مغان رندان ما
بر در میخانه مست افتاده اند
۳
جام می بر دست و مستانه مدام
سر به پای خم می بنهاده اند
۴
خرقهٔ خود را به می شستند پاک
فارغ از تسبیح و از سجاده اند
۵
بندگان سیدند از جان و دل
از همه ملک و ملک آزاده اند
نظرات