
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۰۵
۱
بیا ای جان و ای جانان سید
بیا ای شاه و ای سلطان سید
۲
بیا و جام می پر کن به ماده
که تا نوشیم با یاران سید
۳
خراباتست و ما مست و خرابیم
حریف جملهٔ رندان سید
۴
سر ما بعد از این و خاک پایت
به خاک پای سرمستان سید
۵
ز کفر زلف او بستیم زُنار
از آن محکم بود ایمان سید
۶
کتاب ذوق اگر خوانی سراسر
بود آن آیتی در شأن سید
۷
همه کس نعمت الله دوست دارد
بود آن نعمت الله آن سید
تصاویر و صوت

نظرات
مجتبی