
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۲۴
۱
چهار حضرت در یکی حضرت نگر
نعمت الله بین و آن نعمت نگر
۲
ما می میخانه را کردیم نوش
همدم ما شو دمی همت نگر
۳
چشم بینا گر تو را داده خدا
چشم بگشا حضرت عزت نگر
۴
عالمی را نقش بسته در خیال
گر نظر داری درین قدرت نگر
۵
دنیی و عقبی به همدیگر ببین
در وجود این و آن حکمت نگر
۶
رحمت او داده عالم را وجود
عام باشد رحمتش رحمت نگر
۷
در خرابات مغان در نه قدم
سید مستان این حضرت نگر
تصاویر و صوت

نظرات