
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۲۷
۱
هر چه بینی به نور او بنگر
روی او را به او نکو بنگر
۲
مجمع بیدلان اگر جوئی
زلف او گیر و مو به مو بنگر
۳
صفت ما و ذات ما گم شد
صفت او و ذات او بنگر
۴
نظری کن به آب دیدهٔ ما
قطره و بحر و موج و جو بنگر
۵
می خمخانه را خوشی می نوش
جام می بین و هم سبو بنگر
۶
روی خود را در آینه بنما
جان و جانانه روبرو بنگر
۷
نعمت الله به ذوق می بینی
دیگران را به گفتگو بنگر
تصاویر و صوت

نظرات