
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۳۳
۱
ای مرا در هر سخن بحری گر
وی مرا در هر طرف شهری دگر
۲
دیده ای دارم محیطی در نظر
زو روان هر گوشه ای نهری دگر
۳
عاشق و مست شراب و سرخوشم
هر دمم رنگی است در مهری دگر
۴
من نیم در دهر و دهری نیستم
دهر از آن تو مرا دهری دگر
۵
هر کسی در بحر عشقی غرقه اند
نعمت الله را بود بحری دگر
تصاویر و صوت

نظرات