
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۳۴
۱
یافتم از نور تو تابی دگر
دیدم از مهر تو مهتابی دگر
۲
جز در خلوتسرای عشق تو
نیست عشاق تو را بابی دگر
۳
دیگران از آب و گل باشند و ما
از گل عشقیم و از آبی دگر
۴
آنکه جان ما خیال روی اوست
دیده ام بیدار و در خوابی دگر
۵
ما محبان حبیب عاشقیم
تو محب حب احبابی دگر
۶
بی سبب ما با مسبب همدمیم
ای مسبب بنگر اسبابی دگر
۷
سیدم در صحبت صاحبدلان
محرم یاران و اصحابی دگر
تصاویر و صوت

نظرات