شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۸۳۶

۱

عشق جان عاشقان است ای پسر

عشق جانان ، جان جان است ای پسر

۲

عشق نور دیدهٔ مردم بود

گرچه از مردم نهان است ای پسر

۳

عشق جان است و همه عالم بدن

همچو جان در تن روانست ای پسر

۴

آفتاب عشق و در هر ذره ای

می توان دیدن عیان است ای پسر

۵

عین عشق از وحدت و کثرت غنی است

فارغ از شرح و بیان است ای پسر

۶

عاشق و معشوق عشقیم ای عزیز

گر چنین دانی چنان است ای پسر

۷

نعمت الله مست و جام می به دست

ساقی بزم مغان است ای پسر

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۴۸

نظرات