شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۸۴۵

۱

نعمت الله است عالم سر به سر

نعمت الله در همه عالم نگر

۲

آفتابی رو نموده مه لقا

گشته پیدا فتنهٔ دور قمر

۳

چون یکی اندر یکی باشد یکی

آن یکی در هر یکی خوش می شمر

۴

ذوق سرمستان اگر داری بیا

از سر دنیی و عقبی در گذر

۵

جان کدام است تا بیان جان کنم

سر چه باشد در سخن گویم ز سر

۶

هرچه او از جود او دارد وجود

معتبر باشد نباشد مختصر

۷

گر خبر پرسی ز سرمستان ما

نعمت الله جو که او دارد خبر

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۳۴

نظرات