شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۸۶۰

۱

بیا از بود و از نابوده بگذر

از این دردسر بیهوده بگذر

۲

ز غیرت غیر او از دل به در کن

ز غیرش چون من فرسوده بگذر

۳

وسیله گر تو را عقل است بگذر

ز مقصودی و از مقصوده بگذر

۴

از این دنیای بی حاصل چه حاصل

مشو آلوده و آسوده بگذر

۵

اگر داری هوای گنج شاهی

ز پول قلب سیم اندوده بگذر

۶

بد اندیشی اگر گوید تو را بد

تو نیکی کن سخن نشنوده بگذر

۷

حریف سید سرمست ما باش

ز فرمان خود و فرموده بگذر

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۴۶

نظرات