
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۷۰
۱
خوش بر در میخانه نشستیم دگر بار
خوردیم می و توبه شکستیم دگر بار
۲
ما توبه شکستیم ولی عهد درستی
با ساقی سرمست ببستیم دگر بار
۳
با عاقل مخمور دگر کار نداریم
رستیم ز درد سر و مستیم دگر بار
۴
در خلوت زاهد بنشستیم دو روزی
المنةلله که برستیم دگر بار
۵
ما اهل خدائیم و پرستیم خدا را
خود را به خدائی نپرستیم دگر بار
۶
در دیدهٔ ما نقش خیالی است نظر کن
کان نقش خیالیست که بستیم دگر بار
۷
ما را به لب جوی مجو زان که به مردی
چون صید از این جوی بجستیم دگر بار
تصاویر و صوت

نظرات
ارمان
حسین