شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۸۷۳

۱

به کام ماست می و جام و جسم و جان هر چار

چه خوش بود که بود یار آن چنان هر چار

۲

حباب و قطره و دریا و موج را دریاب

به عین ما نظری کن یکی است آن هر چار

۳

چهار حرف بگیر و خوشی بگو الله

یگانه باش و یکی را روان بخوان هر چار

۴

حریف سرخوش و ساقی مست و جام شراب

امید هست که باشند جاودان هر چار

۵

چهار طبع مخالف موافقت کردند

ببین مخالفت این مخالفان هر چار

۶

یکی است اول و آخر چو ظاهر و باطن

چهار اسم مسمی یکی بدان هر چار

۷

چهار یار رسولند دوستان خدا

به دوستی یکی دوست دارشان هر چار

۸

چهار مرتبه سید تنزلی فرمود

ترقئی کن و می جو ز عاشقان هر چار

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۶۵۰

نظرات