
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۷۸
۱
در ترقی همیشه باش ای یار
در تنزل مباش چون اغیار
۲
جام می عاشقانه خوش می نوش
تا که گردی ز عمر برخوردار
۳
نزد ما موج و بحر هر دو یکیست
غیر ما نیست اندک و بسیار
۴
گر یکی در هزار پیش آید
آن یکی را هزار خوش بشمار
۵
جان جاوید اگر همی جوئی
جان به جانان خویشتن بسپار
۶
سر موئی اگر حجاب بود
از میان آن حجاب را بردار
۷
کار عشق است و کار ما این است
نعمت الله به کار خود بگذار
نظرات