
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۸۹
۱
خوش حضوریست بزم ما دریاب
هرچه می بایدت بیا دریاب
۲
می جام فنا چه می نوشی
ذوق خمخانهٔ بقا دریاب
۳
در خرابات دُرد دردش نوش
زان شفاخانه این دوا دریاب
۴
قطره و موج و بحر و جو آبند
عین ما را به عین ما دریاب
۵
رند مستی اگر طلب داری
بر سر کوی او مرا دریاب
۶
نعمت الله را به دست آور
مظهر حضرت خدا دریاب
نظرات