شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۸۹۸

۱

در میخانه را گشادم باز

داد رندان تمام دادم باز

۲

با حریفان نشسته ام سرمست

بزم شاهانه ای نهادم باز

۳

در خرابات مست و رندانه

فارغ البال اوفتادم باز

۴

غم عشقش که شادی جانست

شاد بادا که کرد شادم باز

۵

دفتر کاینات می خواندم

شد به عشقش همه ز یادم باز

۶

من چو شاگرد می پرستانم

در همه کار اوستادم باز

۷

بندهٔ سید خراباتم

بر همه عاشقان زیادم باز

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۷۲

نظرات