شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۹۴۳

۱

دُرد دردش چو صاف درمان نوش

نوش کن جام می فراوان نوش

۲

جرعه ای دُرد درد اگر یابی

شادی روی دردمندان نوش

۳

نوش نوش و خموش خوش می باش

آشکارا مکن به پنهان نوش

۴

می ما مستی دگر دارد

عاشقانه بیا چو مستان نوش

۵

نه شراب حرام می گویم

می پاک حلال جانان نوش

۶

می خمخانهٔ محبت او

با حریفان و باده نوشان نوش

۷

نعمت الله ماست ساقی ما

جام گیتی نما چو رندان نوش

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۳۸۷

نظرات