
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۹۴۴
۱
از جام حباب آب می نوش
آن آب ازین حباب می نوش
۲
جامی چو بود سبو کدامست
خمخانهٔ بی حساب می نوش
۳
او آب حیات و تشنه مائیم
از چشمهٔ ما تو آب می نوش
۴
می نوش می محبت او
مستانه در آن جناب می نوش
۵
گر می نوشی تو در خرابات
با ساقی بی حجاب مینوش
۶
از گلشن ما گلی به دست آر
می گیر عرق گلاب می نوش
۷
از مشرب خاص نعمت الله
رندانه بیا شراب می نوش
تصاویر و صوت

نظرات