
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۹۸۰
۱
تن به جان زنده است و جان از عشق
در بدن روح ما روان از عشق
۲
عشق داند که ذوق عاشق چیست
باز جو ذوق عاشقان از عشق
۳
هر چه در کاینات موجود است
جود عشق است و باشد آن از عشق
۴
عاشقان عشق را به جان جویند
عاقلانند غافلان از عشق
۵
نعمت الله که میر مستان است
می دهد بنده را نشان از عشق
تصاویر و صوت

نظرات