شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۹۸۲

۱

در آینهٔ وجود مطلق

خود بینم و خودنمایم الحق

۲

مائیم حباب و آب دریا

هم جام شراب و بحر و زورق

۳

او معشوقست و عاشق ما

از عشق شدیم هر دو مشتق

۴

مستیم و خراب در خرابات

ایمن ز مقیدیم و مطلق

۵

یک جرعه ز دُرد درد ساقی

بهتر ز هزار جام رادق

۶

ما بلبل سرخوشیم و گلشن

از نالهٔ ما گرفت رونق

۷

هر قول که گفت نعمت الله

گفتند جهانیان که صدق

تصاویر و صوت

نظرات