
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۹۹۵
۱
آفتابی می پرستم لایزال
مهر من هرگز نمی گیرد زوال
۲
دیده در آئینهٔ گیتی نما
دیده تمثال جمال بی مثال
۳
گرچه ذره می نماید آفتاب
ماه نور او نماید بر کمال
۴
یک نفس با ما درین دریا درآ
نو شکن گر تشنه ای آب زلال
۵
می نماید حسن او هر آینه
او جمیل و دوست می دارد جمال
۶
چشم مستش چشم بندی می کند
می برد از چشم ما خواب و خیال
۷
رند سرمستیم و با سید حریف
عاشق و معشوق دائم در وصال
تصاویر و صوت

نظرات