
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۹۹۷
۱
ای لب تو چشمهٔ آب زلال
مجلس تو مجمع اهل کمال
۲
نقش خیال تو نگارم به چشم
خوشتر ازین نقش که بسته خیال
۳
دیده بر او بد به مژه خاک راه
بر درت ار باز بیابد مجال
۴
آینه از ساده دلی نقش بست
صورت بی مثل شما را مثال
۵
طاق دو ابروی تو محراب جان
نسبت او کی کنمش با هلال
۶
مهر جمیل ار بودم دور نیست
مست خدا نیست محب جمال
۷
نور الهی است که پیدا شده
سید عالم یزل و لایزال
نظرات