
شاه نعمتالله ولی
قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۵
۱
وصله ای از خرقهٔ ما هر که یافت
عارفانه خوش همی پوشد به جان
۲
عاقبت روزی به منزل می رسد
آنچنان رهرو که می کوشد به جان
۳
خم می در جوش و ما مست و خراب
خوش بود رندی که می جوشد به جان
۴
می به زاهد گر دهی حیفی بود
می به رندی ده که می نوشد به جان
۵
هر که مهر سید ما را خرید
یافت او نقدی که نفروشد به جان
نظرات