
شاه نعمتالله ولی
قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۳
۱
منم که همت من جز خدا نمی جوید
خوشست همت عالی که باد پاینده
۲
مرا به سایهٔ طوبی چه التفات بود
که هست سایهٔ من آفتاب تابنده
۳
تو راست دنیی وعقبی مراست حضرت او
تو راست خطهٔ دارا مراست دارنده
۴
به نور طلعت او روشنست دیدهٔ ما
چه جای روشنی آفتاب تابنده
۵
به روی او در میخانه را گشادم باز
ببین تو مرحمت حضرت گشاینده
۶
ز روی خود به کرم ساز بینوا بنواخت
بیا و گوش کن آواز آن نوازنده
۷
اگر یکی به هزار آینه نماید رو
هزار رو بنماید یکی نماینده
۸
مرو که شاه جهانی مرا غلام بود
از آنکه سید خود را به جان شدم بنده
نظرات