
شاه نعمتالله ولی
قطعهٔ شمارهٔ ۵۲
۱
جام بی می کی دهد ذوق ای پسر
تا نگردد جام با می متحد
۲
ساقی ار بخشد تو را خمخانه ای
نوش می فرما و می گو رب زد
۳
گرم باش و آتشی خوش برفروز
تا نگردی هم چو آب منجمد
۴
لیس فی الدارین غیری یا حبیب
لیس مثلی کیف ضدی این و ند
۵
نعمت الله در همه عالم یکیست
لاتجد مثلی و مثلی لاتجد
نظرات