
شاه نعمتالله ولی
شمارهٔ ۳۷
۱
بیا با ما درین دریا به سر بر
از اینجا دامنی خوش پر گهر بر
۲
ز ما بشنو حبابی پر کن از آب
حباب از آب و در وی آب دریاب
۳
به معنی آب در صورت حباب است
ببین در این و آن کان هر دو آبست
۴
دمی در آفتاب و سایه بنگر
در آن هم سایه را همسایه بنگر
۵
چه دریائی که ما غرقیم در وی
چه خوش جامی که ما داریم پر می
۶
درین دریا به عین ما نظر کن
صدف بشکن تماشای گهر کن
۷
اگر نورست اگر ظلمت که او راست
به راه کج مرو بشنو ز ما راست
۸
وجودی جز وجود او نبینی
اگر آئی به چشم ما نشینی
۹
به نور او جمال او توان دید
چنین می بین که سید آنچنان دید
۱۰
نشان بی نشانی عارفان است
اگرچه بی نشانی هم نشان است
نظرات