
شاه نعمتالله ولی
شمارهٔ ۴۳
۱
یا حبیبی و قرة العینی
انا عینک و عینک عینی
۲
به حقیقت یکی بود بی شک
در ظهور این دوئی نمود آن یک
۳
احولست آنکه یک دو می بیند
چون دو بیند یگانه ننشیند
۴
صوت صادق بود صدا کاذب
راز صادق مگوی با کاذب
۵
صفت و ذات واحدش خوانند
بی صفت ذات را احد دانند
۶
به صفت ذات او توان دانست
هر که دانست آنچنان دانست
۷
آنکه دانیم ذات موصوفست
حضرت اوست آنکه مکشوفست
۸
گنج و نا گنج نزد او گنجد
گنج او در دلم نکو گنجد
۹
عاشقانی که عین یکدگرند
عین خود را به عین خود نگرند
تصاویر و صوت

نظرات