شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شمارهٔ ۷۲

۱

عاشق سر‌مست با جانانه‌ ای

همنشین بودند در یک خانه‌ ای

۲

نازکی باریک بینی خوش لقا

حلقه ‌ای زد بر در خلوتسرا

۳

گفت عاشق کیست بر در وقت شام

گفت هستم بنده باریکک به نام

۴

گفت اگر موئی نگنجی در میان

جان و جانانست و جانانست و جان

۵

او نمی‌ گنجد که می‌ گوئیم او

او نمی‌ گنجد چه جای ما و تو

تصاویر و صوت

نظرات