
شاطر عباس صبوحی
شمارهٔ ۲۱ - آتشی در خرمن
۱
عشق آمد دامن جانم گرفت
شحنهٔ شوقم گریبانم گرفت
۲
عشوهای فرمود چشم کافرش
زاهد دین گشت و ایمانم گرفت
۳
رشته ای در کف ز زلف سر کشش
گرچه مشکل آمد آسانم گرفت
۴
آفتابی گشت تابان در مهش
تحت و فوق و کاخ و ایمانم گرفت
۵
از شراره آه و برق سینه سوز
آتشی در خرمن جانم گرفت
۶
بس ز گلها بیوفائی دیده ام
خیمهٔ گل از گلستانم گرفت
۷
چون صبوحی عاقبت لعل لبت
در میان آب حیوانم گرفت
نظرات
عباس پیمانی