
شاطر عباس صبوحی
شمارهٔ ۲۲ - تعبیر خواب
۱
خواب دیدم که همی خون ز کنارم میرفت
رفت تعبیر که از قلب فگارم میرفت
۲
به هوای سر زلفین خم اندر خم او
از کف صبر و وفا رشتهٔ تارم میرفت
۳
شام هجران تو، از اوّل شب تا به سحر
خون دل متصل از دیده قرارم میرفت
۴
دوش میرفت چو جان از برم و از پی او
تاب و آرام دل و قلب فگارم میرفت
۵
تا دم صبح، مرا از اثر فکر و خیال
چون حوادث سر شب تا بشمارم میرفت
۶
آنکه در زندگیم پا به سر من ننهاد
کاش میمردم و از خاک مزارم میرفت
۷
گر صبوحی مرا قدرت تقریر نبود
از سر کلک همی مشک تتارم میرفت
نظرات