شاطر عباس صبوحی

شاطر عباس صبوحی

شمارهٔ ۲۳ - دام و دانه

۱

دلی که در خم زلف، شانه می‌طلبد

چو طایری است که شب، آشیانه می‌طلبد

۲

ز شوق خال تو، دل می‌تپد در آن خم زلف

حریص بین، که به دام است و، دانه می‌طلبد

۳

دلم به خانه خرابی خویش می‌گرید

چو بهر زلف تو مشّاطه شانه می‌طلبد

۴

ز بهر کشتنم این بس که دوستدار وی ام

دگر چرا پی قتلم، بهانه می‌طلبد

۵

چو مفلسی است که خواهد ز ممسکی نعمت

کسی که راحتی از این زمانه، می‌طلبد

۶

هزار مرتبه بستی به روی من در و باز

دلم گشایش از این آستانه می‌طلبد

تصاویر و صوت

نظرات