
شاطر عباس صبوحی
شمارهٔ ۳۹ - مژدۀ دیدار
۱
به گوشم مژدهای آمد که امشب یار میآید
به بالین سرم آن سرو خوشرفتار میآید
۲
کبوتر وار، دل پر میزند در مجمر حسنش
چنان تسکین دلم کان آتشین رخسار میآید
۳
همی در انتظارم، کی شود یارم ز در، داخل
به مهمانی برم با حشمت بسیار میآید
۴
فضای این جهان از عطر گل پر گشته و گویا
نگار من همی با زلف عنبر بار میآید
۵
مشو غمگین صبوحی گر دلت رفته است از دستت
چرا؟ گر میرود دل از کفت دلدار میآید
نظرات