
شاطر عباس صبوحی
شمارهٔ ۴۸ - شیفتۀ شیدایی
۱
ز عشق روی تو، چون بلبل از گل
شکفته گرددم، هر دم گل از گُل
۲
ز روی و موت دانستم، ندارد
گل از سنبل جدائی، سنبل از گُل
۳
دهانست و لب این، یا خضر بسته
به روی چشمهٔ حیوان، پل از گُل
۴
گلی بر سر زده آن سرو قامت
و یا ماهیست دارد کاکل از گُل
۵
ز بلبل نیست این غلغل به گلشن
بود این شورش و این غلغل از گُل
۶
مرا گوئی که چشم از او بپوشان
چگونه چشم پوشد بلبل از گُل
۷
صبوحی تا گلاندامت به پهلوست
بده دل بر گل و، بستان مل از گُل
نظرات
علی محمد