شاطر عباس صبوحی

شاطر عباس صبوحی

شمارهٔ ۵۱ - حلقۀ زلف

۱

تا در آن حلقهٔ زلف تو گرفتار شدم

سوختم تا که من از عشق خبردار شدم

۲

من چه کردم که چنین از نظرت افتادم

چاره‌ای کن که به لُطف تو گنهکار شدم

۳

خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود

بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم

۴

تا در آن سلسلهٔ زلف تو افتادم من

بی‌سبب چیست که پیش نظرت خوار شدم

۵

برو ای باد صبا بر سر کویش تو بگو

که ز مهجوری تو دست و دل از کار شدم

۶

جان به لب آمد و راز تو نگفتم به کسی

نقد جان دادم و عشق تو خریدار شدم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
نصراله خرد
۱۳۹۴/۰۱/۱۳ - ۱۲:۲۴:۱۲
سطرسوم مصراع دوم == بوی عطرش بمشمم... = جائی دیده ام
user_image
امیرعلی
۱۳۹۴/۰۳/۳۰ - ۰۱:۴۴:۴۶
درست می نماید چراکه بوی عطر از جانب معشوق نیست بلکه از سوی زلف معشوق است..عطری درست تر است.