
شاطر عباس صبوحی
شمارهٔ ۵۴ - سرخوشم
۱
خوش میکشد به سوی تو این عشق سرکشم
گر از جفا رقیب نسازد مشوّشم
۲
گه خال دانه میکشدم گه کمند زلف
چون صید ناتوان ز جفا در کشاکشم
۳
از آب چشم و آتش دل بی تو هر زمان
گاهی در آب غوطه ور و گه در آتشم
۴
گر صد رهم رقیب کشد از جفا هنوز
من با امید وصل تو با باده سرخوشم
۵
از سیل اشک و نالهٔ غم آه دردناک
سوزد درون و چهرهٔ از خون منقّشم
۶
نبود متاع دیگرم اندر دیار عشق
ای وای اگر مدد نکند بخت سرکشم
۷
جانا به وری و موی عزیزت که در جهان
یکدم خیال روی تو نبود فرامشم
۸
گفتم که ناخوشم ز غم هجر و انتظار
گفتا خموش باش صبوحی که من خوشم
نظرات
رضا میرزازاده
مجتبی خراسانی