
شاطر عباس صبوحی
شمارهٔ ۶۰ - گوهر
۱
وقت آن است که از خانه به بازار شویم
خرقه و سبحه فروشیم و به خمّار شویم
۲
قدحی باده بنوشیم چه هشیار، چه مست
همچنان از در خمّار به گلزار شویم
۳
صبحگاهان بنشانیم ز سر رنج خمار
به عیادت به سر نرگس بیمار شویم
۴
با پریروی پریزاد به گلگشت بهار
ناپدید از نظر خلق به یک بار شویم
۵
بلبل آشفته و مستانه سراید غزلی
مست و آشفتهٔ آن بادهٔ گلنار شویم
۶
واعظ شهر اگر منکر می خوردن ماست
ما هم از گفتهٔ او بر سر انکار شویم
۷
محتسب گر نکند حلم و صفا با رندان
با دف و چنگ و نیاش در صف پیکار شویم
۸
سودی از گفته ندیدیم مگر تا قدری
لب ز گفتار ببندیم و به کردار شویم
۹
گوهر بحر عطاییم چو خود نشناسیم
گوهر خویش ز بیگانه خریدار شویم
۱۰
ای صبوحی طلب عشق ز بیگانه مکن
میتوانیم که اندر طلب یار شویم
نظرات