
وفایی شوشتری
بند نوزدهم
۱
در ماتم شهی که سرش از جفا برند
رخت عزا رواست ز سر تا به پا برند
۲
هرگز شنیده اید که بی جرم و بی گناه
همچون حسین کسی که سرش از قفا برند
۳
هرگز شنیده اید که اعضای کشته را
از هم جدا نموده و هریک جدا برند
۴
هرگز شنیده اید که در شادی کسی
از بهر نوعروس لباس عزا برند
۵
یا خود به جای رخت عروسی شنیده اید
اوّل کفن به قامت نوکدخدا برند
۶
سقّا شنیده اید که لب تشنه جان دهد
یا بهر آب بازوی او از جفا برند
۷
جمعی نبی پرست و خدا گو شنیده اید
بیگانه وار سر ز تن آشنا برند
۸
باشد روا «وفایی» اگر خیل حور عین
گیسوی خویش یکسر از این ماجرا برند
نظرات