
صوفی محمد هروی
بخش ۲۷ - خبر آوردن خادمه از بر معشوق
۱
از بر آن سرو قد دلنواز
خادمه آورد دگر بار راز
۲
گفت که بر گو ز من او را سلام
بعد سلامش برسان این پیام
۳
من بدهم کام ترا، غم مخوز
پس طمع از لعل لبانم مبر
۴
لیک برو صبر کن و شاد باش
وز غم این آرزو آزاد باش
۵
عاقبت کار تو نیکو شود
گرچه کشیدی تو غم بی عدد
نظرات