صوفی محمد هروی

صوفی محمد هروی

بخش ۱۳۲ - المقطعات

۱

شبی به مطبخی در دکان طباخی

نشسته بودم و در فکر...بیگاه

۲

میان ترشی و قلیه برنج بشنیدم

یکی مناظره گرم کان بود بی راه

۳

بگفت قلیه کدو در مذمت حبشی

که نیست قابل هندو به دهر منصب و جاه

۴

«به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد

گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه»

تصاویر و صوت

نظرات