
صوفی محمد هروی
بخش ۱۳۴
۱
هریسه به روغن بگفتا صباح
که تا چند نالی تو ای بیقرار
۲
به شب شد غشادار بسوز تو بار
«ز ناپاک چشم نکویی مدار»
۳
حلیمی بیاموز این دم ز من
که بسیار خوردم لت روزگار
نظرات