
صوفی محمد هروی
بخش ۱۳۵
۱
جوش بوره شبی به بغرا گفت
نکته ای چند، بود چون محرم
۲
خویش را بر کشد به رعنابی
جان ماهیچه هست از آن درهم
۳
سر من نیست قلیه را، گویا
کرده با من از آن عنایت کم
۴
از جفای فلک چه چاره کنم
دل پر دارم و لب برهم
نظرات