
صوفی محمد هروی
بخش ۳۳
۱
چه نازنین جهانی به حسن خویش بناز
که پیش ناز تو میرم به صد هزار نیاز
در جواب او
۲
اگر تو گوش کنی شرح قلیه دو پیاز
به خویش فرض شماری تو پختنش چو نماز
۳
همیشه در دل خلق آرزوی زناج است
بلی بود همه کس را هوای عمر دراز
۴
بدان امید که بیند رخ مزعفر را
همیشه دنبه بود در میان سوز و گداز
۵
نمی رسد به تو ای پیه، زعفران و نخود
چرا به ناله و آهی، به سیر خویش ساز
۶
به گرد قلعه گیپا سحر همی گشتم
که کی بود که شود بر رخ من آن در باز
۷
مراست قبله چو دکان نانبا امروز
طواف می کنم این دم کجا روم به حجاز
۸
بیا و گوش کن اکنون ز شوق ماهیچه
دعای صوفی مسکین به صد هزار نیاز
نظرات