صوفی محمد هروی

صوفی محمد هروی

بخش ۵۰

۱

بوی سنبل ز دم باد صبا می آید

خوش دلم هر چه از آن یار به ما می آید

در جواب او

۲

بوی حلوای تر این دم ز کجا می آید

که مشام من از آن بو به نوا می آید

۳

تکه گوشت نهادم به دهن دل گفتا

شاه بنگر که به سر وقت گدا می آید

۴

می رسد کاسه اکرای عدس، نان تنک

با حذر باش که آشوب و بلا می آید

۵

دل که بیمار شد از آرزوی قلیه برنج

با عسل گرده کنون بهر شفا می آید

۶

از بیابان عدم می رسد اکنون ریواج

مکنش عیب اگر بی سر و پا می آید

۷

گویم اوصاف کمال و صفت شربت قند

که به پرسیدن صوفی به صفا می آید

۸

می رسد بوی کباب از حرم مطبخیان

تو مپندار که از باد هوا می آید

تصاویر و صوت

نظرات