
صوفی محمد هروی
بخش ۵۸
۱
خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان مپوشان
در جواب او
۲
چو داری مال چون بریان فروشان
ز من بشنو بنوش و هم بنوشان
۳
بیا از حله نان تنک باز
قبائی دوز و بریان را بپوشان
۴
تراکم کاسه گر خواهی نخوانند
ز حلوای عسل دیگی بجوشان
۵
ز حلوا در دلم افتاد آتش
به آب این آتش ما را فروشان
۶
ز شوق صحنک بغرای میده
چو دیگ قلیه ام اکنون خروشان
۷
به گیپا و کدک صوفی اسیرست
برو ای مطبخی اکنون بکوشان
نظرات
علی دادمهر