
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۰
۱
چو نیست دسترسم آنکه بوسم آن پا را
به هرکجا که نهی پای بوسم آنجا را
۲
تن هزار شهیدت فتاده بر سر کویت
به احتیاط نه ای دوست بر زمین پا را
۳
به رحم اگر به سوی کشتگان نمینگری
نگه به جانب ایشان فکن تماشا را
۴
بیا که بیگل رویت ز بس هجوم ملال
نه سیر باغ شناسم نه گشت صحرا را
۵
ز رهروی اثری نیست اندر این وادی
به حیرتم ز که گیرم سراغ سلمی را
۶
طبیب کیست کز او رنجه گشتهای زنهار
به زهر شکوه میالا لب شکرخا را
نظرات