
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۰۸
۱
چون شکوه از جفای تو بنیاد میکنم
از گریه چاره دل ناشاد میکنم
۲
راهی چو در دل تو ندارم ازین چه سود
کز ناله رخنه در دل فولاد میکنم
۳
از دیدهام سرشک چو هوشم ز سر رود
هرگاه چشم مست ترا یاد میکنم
۴
تا باشم از شمار ستمدیدگان طبیب
دل را نشان ناوک صیاد میکنم
نظرات