
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۱۰
۱
ما غمزدگان چون زدل آهنگ برآریم
صد چشمه خون از جگر سنگ برآریم
۲
مرغان همه در ناله و این طرفه که ما را
رخصت نه که در دام تو آهنگ برآریم
۳
جائی ننشینیم بجز گوشه بامت
گر بال و پری از قفس تنگ برآریم
۴
آگاه توانیم شد از راز دو گیتی
وقتی که سر از بانگ نی و چنگ برآریم
۵
این دلشکنان زآینه خارا نشناسند
ظلمست که ما آینه از زنگ برآریم
۶
بردی تو ستم پیشه دل از ما بصد افسون
تا باز زچنگت بچه نیرنگ برآریم
۷
مرغی بخوش الحانی من نیست درین باغ
بازاغ روا نیست که آهنگ برآریم
۸
دانش چو درین عهد طبیب آفت جانست
زنهار که ما نام بفرهنگ برآریم
نظرات
عارف