
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۱۹
۱
چه خونها در دل ایام کردیم
که صبحی را بمستی شام کردیم
۲
چه می بود آن، که تا در جام کردیم
وداع ننگ و ترک نام کردیم
۳
مسلمانان درین مدت چرا گوش
بحرف زاهد خود کام کردیم
۴
شکایت نیست ما را هیچ از غیر
که ما خود خویش را بدنام کردیم
۵
هزاران شکر کز دلهای غمناک
غمی در یوزه دردی وام کردیم
۶
بمرغان اسیر از ما بشارت
که طرح آشیان در دام کردیم
۷
از آن از دیده خوبان فتادیم
که در پاس وفا ابرام کردیم
۸
طبیب از ما که میگوید به مستان
که ما عهد نوی با جام کردیم
نظرات