
طبیب اصفهانی
شمارهٔ ۱۲۶
۱
بس که دیدم سستعهدی از تو دل برداشتم
از تو ای پیمانشکن امید دیگر داشتم
۲
داشتم امید وصل اکنون به هجران خوشدلم
عاقبت بر دل نهادم آنچه در سر داشتم
۳
سرکشی ای شاخ گل از بلبل خود تا به چند
کاشکی من آشیان بر شاخ دیگر داشتم
۴
در خیالت سر به زانو دوش خوابم برده بود
یارب از آن خواب خوش بهر چه سر برداشتم
۵
ای خوش آن شبها که در هجر فروزان اختری
مردمان در خواب و من چشمی به اختر داشتم
۶
مردم از افسردگی افسوس از آن عهدی طبیب
کآستین را هر زمان بر دیدهٔ تر داشتم
نظرات